نقد ماتریکس ۴
برای دیدن چهارمین فیلم ماتریکس نیازی نیست که شما دو فیلم آخر را از نزدیک دنبال کرده باشید تا متوجه شوید که موضوع از چه قرار است. اما این ویژگی هم یک نقطه قوت است و هم یک ضعف. داستان این بار بسیار سادهتر است، اگرچه گاهی اوقات هنوز پیچیده است، اما ایجاد ارتباط با سه فیلم قبلی زمان زیادی صرف شده که فیلم را هیجانی کرده است. نتیجه در نهایت رضایتبخشتر از فیلم های دو و سه است، اما تا حد زیادی به دلیل دیدگاه متواضعانهتر موفقتر است.
بازیگران : کیانو ریوز، کری آن ماس، جادا پینکت اسمیت، لامبرت ویلسون و دنیل برنهارت , یحیی عبدالمتین دوم، نیل پاتریک هریس، جسیکا هنویک، جاناتان گروف، توبی اونومر، مکس ریملت، ارندیرا ایبارارا، پریانکا چوپرا، اندرو کالدول، برایان جی اسمیت، الن هولمن و کریستینا ریچی
کارگردان ماتریکس ۴ : لانا واچوسکی
اگر باید یک ویژگی را از انقلاب های ماتریکس به خاطر بسپارید، این است که نئو (کیانو ریوز) و ترینیتی (کری-آن ماس) مردند. فیلم رستاخیزها، توماس اندرسون را که نئو در دنیای مصنوعی ماتریکس می شناسند، حتی از نظر فنی زنده می یابد. او یک طراح بازی های ویدیویی مشهور جهان است که معروف ترین ساخته او The Matrix است، سه گانه ای درباره افرادی که در دنیای کامپیوتری جعلی زندگی می کنند. او افسرده است، با تصورات عجیب و غریب از یک واقعیت جایگزین غیرممکن تسخیر شده است. او ارتباط عجیبی با زنی (موس) که در کافی شاپ محلی خود می بیند دارد. او فکر می کند که دارد عقلش را از دست می دهد، اما آیا در وحقیقت تازه به حقیقت بیدار می شود؟
این شروع متفاوت ممکن است جذاب به نظر برسد (حتی صحنهای از یک مدیر اجرایی از برادران وارنر، توزیعکننده ماتریکس هم در داستان و هم در واقعیت وجود دارد که برای دنبالهای برای بازی اندرسون تلاش می کند) اما فیلم به صورت روایی پیش می رود. ماتریکس مجموعهای درباره لایه هایی از واقعیت است که در واقع در پایان فیلم سهگانه اصلی، کل جهان دوباره تنظیم شد.
لانا واچوفسکی هنوز پر از ایده است، حتی اگر همیشه آنها را به یک طرح قوی تبدیل نکند.
لانا واچوفسکی (که این بار بدون خانوم لیلی کارگردانی می کند و با همکاری دیوید میچل و الکساندر هیمون فیلمنامهنویسی کرده است) با روشی که ماتریکس و هالیوود هر دو بر راهاندازی مجدد تکیه می کنند باعث سرگرمی می شود. فیلم های اصلی لحنی بسیار جدی می گرفتند، اما قسمت آغازین این فیلم لحنی بسیار سبکتر و ملایمتر دارد، در حالی که هنوز موضوعات اصلی ماهیت اراده آزاد و ارزش های واقعی زندگی را مورد بررسی قرار می دهد.
با گذشت زمان فیلم به 148 دقیقه، سبکی فیلم محو می شود و ما به پرسش های فلسفی بازمی گردیم که به طور غیرمستقیم بررسی شده اند.
به طور کلی، فیلم با مأموریتی برای رهایی نئو و ترینیتی از ماتریکس هدایت می شود، اما واچوفسکی نمی تواند در برابر گرفتار شدن در افسانه بافی بیشتر مقاومت کند و به نکات تصادفی فیلم های گذشته پاسخ می دهد. شخصیت های خوب جدید تأثیر کمی بر جای می گذارند، اگرچه شرورانی که نامشان را نمی آوریم، اگر انگیزه شان نامشخص باشد به طرز لذت بخشی عجیب و غریب هستند.
این فیلم زمانی زنده می شود که ریوز و ماس دوباره با هم متحد می شوند. آنها یک ترکیب شیمیایی آرام در حال جوشیدن دارند که حتی به گفتگوهای کافی شاپ نیز خطر بالقوه ای را القا می کند. وقتی آنها در حالت نئو و ترینیتی کامل هستند، فیلم بخشی از جادوی فیلم اول را دوباره به تصویر می کشد، اگرچه اکشن این بار به طور شگفتآوری یک دست است. ماس و ریوز هر دو در اواسط دهه پنجاه زندگی خود هستند، بنابراین منطقی است که آنها نتوانند همه بدو بدوهای قدیمی را انجام دهند. اغلب اوقات، نئو فقط با میدان نیروی نامرئی خود، حملات را منحرف می کند که از لحاظ سینمایی جذاب ترین قدرت نیست. در فیلم سهگانه اصلی روی اکشن ظریف و واضح می توانستید تکیه کنید. در این فیلم اکسن به طور کامل ویرایش شده و به نظر خام می رسد.
بعد از شروع پرشور، فیلم هیچ سهم عمده ای برای بقیه داستان باقی نمی ماند. اکثر ساکنان این ماتریکس جدید به طور معقولی خوشحال به نظر می رسند. مشکل اصلی ترینیتی از زندگی کنونی اش این است که او به طرز زشتی به “تیفانی” تغییر نام داده است. حتی نشانه های بصری، با رنگ سبز تیرهآلود فیلم سهگانه اصلی که با لطافت فلزی و درخشان جایگزین شده است، همه را کاملاً دلپذیر به نظر می رساند، نه وجود هواپیماهای بدون سرنشین قدیم.
و انسان هایی که در خارج از ماتریکس زندگی می کنند، حالا زندگی نسبتاً آرامی دارند، البته هنوز هم محدود به لباس های بافتنی زشت و غارهای تاریک هستند. دنیای واقعی یک زمین بایر خیس باقی می ماند که در آن مردم می توانند نانو ربات بسازند، اما اصلاً فکر نمی کنند که رنگی شاد روی چیزی استفاده کنند. اگر ماموریت نئو موفق نشود، به نظر می رسد که فقط حدود هفت نفر به این موضوع اهمیت خواهند داد.
واچوفسکی هنوز پر از ایده است، حتی اگر همیشه آنها را در یک طرح قوی درگیر نکند و در این دیدار دوباره به یکی از اصیل ترین جهان های سینما چیزهای زیادی برای لذت بردن وجود دارد. پایان داستان بیشتری را برای گفتن پیشنهاد می کند.
داستان ماتریکس ۴
نقد ماتریکس ۴
بیست سال پس از رویدادهای انقلابهای ماتریکس، نئو در ظاهر عادی تحت هویت اصلیاش به عنوان توماس اندرسون در سان فرانسیسکو زندگی میکند و یک روانشناس به او برای مقابله با چیزهای عجیب و غریب و غیرطبیعی که او گاهی اوقات میبینید قرصهای آبی تجویز میکند. او همچنین با زنی آشنا میشود که به نظر میرسد ترینیتی باشد، اما هیچکدام یکدیگر را نمیشناسند. با این حال، نسخهٔ جدیدی از مورفئوس قرص سرخ را به او پیشنهاد و ذهنش را دوباره به دنیای ماتریکس باز میکند، دنیایی که در سالهای پس از آلودگی اسمیت امنتر و خطرناکتر شدهاست؛ نئو به گروهی از شورشیان میپیوندد تا با یک دشمن جدید مبارزه کند.
- ۰۰/۱۰/۰۲
- ۲۲۸ نمایش